سلامي معطر به گل ياس تقديم حضورت
اين ضرب المثل را خيلي ها شنيده يا بکار ميبرند
ناگفته نماند بعضي ها اصل ماجرا را نمي دانند، بد نيست
ماجرا را خدمتتان عرض نمايم.
در يک شب گرم تابستان ملا لحافش را برد پشت بام خانه اش که
بخوابد ناگهان از توي خيابان سرو صدا بلند شد گويا عده اي با هم
دعوا ميکردند، ملا از پشت بام پايين آمد وبه خيابان رفت که ببيند
چه شده ؟ از هر که پرسيد چه شده کسي جوابي به ملا نداد ؛ ملا
گفت به من چه که چه شده بهتره برم پشت بام بخوابم و بلافاصله
به پشت بام رفت ولي لحافش را نديد و خيلي ناراحت شد از اينکه
لحافش را برده، پايين آمد و توي خيابان رفت ناگهان يک نفر از ملا
پرسيد دعوا سر چي هست؟ ملا جواب داد دعوا سر لحافم است!??
درباره این سایت